اعتراف میکنم اول ابتدایی که بودم بابام اونقدررررفیلمای خون آشامی میاوردخونه جلومن میذاشت که دیگه اون فیلمارومن تأثیرگذاشته بودن وقتی میرفتم مدرسه پوسته لبمومیکندم خون که میومدبه دوستام میگفتم من خون آشامم(مدیونی اگه فکرکنی همشون درمیرفتن)من^____^
دوستام;((((
خون آشامای توفیلم0_o
روانیم خودتی فکرنکن نفهمیدم
***
اعتراف میکنم خونمو عوض کرده بودم و یه جای دیگه اجاره کردم اما تو همون خیابونی که قبلا میشستم بعد از بستن قرارداد شبش رفتم ماموریت کاری شهرستان و خانواده هم اساسکشی کرده بودن و رفته بودن خونه جدید بعد از یه هفته که من اومدم اصلا حواسم نبود صاف رفتم در خونه قبلیم و کلید انداختم رفتم تو و بعد در پایین هم باز کردم دیدم چند نفر غریبه ( زن و مرد ) ( دارن اساس میچینن درو بستم فرار کردم تازه فهمیدم چه سوتی دادم و خونه مردم رفتم . از همین تریبون اعلام میکنم چرا خونه جدید میرید قفل رو عوض نمیکنید آیا؟
تازه تا ساعت 3 نصفه شبم ماشینم در خونه هه پارک بود جرات نمیکردم برم بیارمش .
***
آقآ بیاین اعتراف کنیم نون پنیر سبزی ما پایینیا خیلی خوش مزه تر از گوشت بوقلمون اون بالایی هاست
***
اعتراف میکنم بچه که بودم فکر میکردم زولبیا ته دیگ بامیه هستش!!!!خخخخخخ.
***
گفتنش سخته
تا دو سال پیش فک میکردم کولر آبی بخاطر رنگش بهش میگن آبی!
وقتی فهمیدم احساس خنگ بودن بهم دست داد.
***
قبلِ اینکه دندونپزشکی برین، دوتا حبه سیر بندازین بالا. از عذاب روحِ پولی که به این دندون پزشکا میدین کم میکنه!
***
اعتراف میکنم دوران راهنمایی روز معلم همه تخم مرغ آوارده بودن که توش پر گل بود منم یه تخم مرغ خام آورده بودم که بزنم بخندیم! معلم اومد داخل همه سرو صدا کردن و شادی کردن تخم مرغارو می زدن به تخته منم این وسط تخم مرغو زدم به تخته ! ترکید رو تخته پاشید همه جا ، رو لباس معلمم ریخت ! سریع گفت کی بود ؟!!؟ هیچکی هیچی نگفت با این که می دونستن کار منه خلاصه از ته کلاس ۴ – ۵ نفر شلوغو آورد بیرون زدشون ولی نگفتن کار من بود ! چون شاگرد زرنگیم بودم معلمه شک نمی کرد بهم !
وقتی از کلاس اومدیم بیرون تا دو کیلومتر به صورت چهار نعل فرار کردم آخرم سر کوچه گرفتن زدنم !
***
اعتراف میکنم من شوهر میخوام!مردم از بس با حسرت خاطرات کامران و الهامو خوندم!!(در این حد صادقم من)
خدایا شکرت که این دنیای مجازی هس ما یکم حرف بزنیم دلمون خنک شه وگرنه من دیگه کجا میتونم انقد واضح اعتراف کنم!
***
رفتم تو يه وبلاگ ديدم نوشته براي ورود نام خود را وارد كنيد منم بي اعصاب ، نوشتم انگل جامه ،يه دقيقه بعد ديدم نوشته سلام انگل جامعه خوش امدي
تايه ساعت داشتم خودمو گاز مي گرفتم!!!!!!!!!
***
از روزی که گفت "کاش داداشم بودی" فهمیدم همه چی تمومه!!!
(البته بعد از 4 سال)
***
اعتراف میکنم هر روز تو بازار با دوستام مثل خر پول خرج میکنم ولی وقتی سوار تاکسی میشم سر پنجاه تومن با راننده دعوا میکنم.
***
اعتراف میکنم نصف آره یادم میاد هایی که گفتم چاخان بوده ...
حوصله نداشتم طرف تعریف کنه:)
نظرات شما عزیزان: