هر قطره اشک نشان دل شکستگی است ،
هر سکوت نشان “تنهایی” است
هر لبخند نشان مهربانی است ،
هر پیام نشانی از دل تنگی من برای تو است
.
.
.
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ،
وسعت “تنهایی” م را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من ،
گریه پنهانیم را حس نکرد …
.
.
.
درد غریبیست “تنهایی” و بی کسی ،
امان از دلی که دلبر ندارد…
.
.
.
تو آسمان دنیا هر کسی ستاره داره
چرا وقتی نوبت ماست آسمان جایی نداره
واسه من تنهایی درده درد هیچ کسی را نداشتن
هر گل پژمرده ای را تو کویر سینه کاشتن
دیگه باور کردم اینو که باید تنها بمونم
تا دم لحظهء مردن شعر تنهایی بخونم
.
.
.
کم نامه ی خاموش برایم بفرست
از حرف پرم گوش برایم بفرست
دارم خفه می شوم در این تنهایی
لطفا کمی آغوش برایم بفرست…
.
.
.
شب من پنجره ای بی فردا
روز من قصه ی تنهایی ما
مانده بر خاک و اسیر ساحل
ماهی ام ، ماهی دور از دریا
.
.
.
بیا مثل مرغان آشفته هجرت کنیم
افق را به مهمانی پونه دعوت کنیم
بیا مثل پروانه های غریب نیاز
به مهتاب شب های تنهایی عادت کنیم
.
.
.
عشق زاییده ی “تنهایی” است
و “تنهایی” نیز زاییده ی عشق
.
.
.
آنگاه که تنهایی تو را می آزارد ،
به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده
.
.
.
کسی که در آغوش غم بزرگ شده ،
تنهایی بهترین همدم اوست
.
.
.
شمع و پروانه و بلبل همه جمع اند ،
بی رحم ، بیا رحم به تنهایی من کن
.
.
.
هرکس به میزانی که “تنهایی” نیاز دارد
عظمت دارد و بی نیاز تر است
.
.
.
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم ،
با اشک تمام کوچه را تر کردم
وقتی که شکست بغض تنهایی من ،
وابستگی ام را به تو باور کردم …
.
.
.
وصال در عشق بس چه دارد حیرانی ، من نگویم رسیدم به وصال
اما دیده ام ناله ی عاشقی در تنهایی ، گریان سخن می گفت ،
می کرد حق حق و بی تابی ، ای کاش می شد اینگونه عاشق شد
.
.
.
عشق من تو باش ،
نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم
تو باش تا در دنیای بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی
.
.
.
بلندترین شاخه ی درخت ، یک واژه را می فهمد ،
و آن هم “تنهایی” ست…
.
.
.
کم نامه ی خاموش برایم بفرست
از حرف پرم گوش برایم بفرست
دارم خفه می شوم در این تنهایی
لطفا کمی آغوش برایم بفرست
.
.
.
من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی ،
ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی
نظرات شما عزیزان: